حمید نوری
پانزدهمین جلسه دادگاه حمید نوری، متهم به مشارکت در اعدامهای تابستان ۶۷ روز سهشنبه ۲۳ شهریور (۱۴ سپتامبر)، با ادای شهادت رمضان فتحی، هفتمین شاهد این دادخواهی، در استکهلم سوئد برگزار شد.
در آغاز دادگاه بندگت هسل بری، وکیل شاهد، با ارائه مدارک پزشکی و مشاورههای موکلش گفت که آقای فتحی به دلیل صدمات روحی وارده به او در زندان، از افسردگی و اضطراب و آسیبهای پس از تروما رنج میبرد و تحت درمان است و این جلسه نباید به درازا کشیده شود.
فتحی در سال ۶۰ دستگیر و به زندان اوین منتقل شد. او سه سال پس از دستگیری به خاطر هواداری از سازمان مجاهدین و پخش نشریه در زمان انتخابات ریاست جمهوری، به اتهام محاربه و ارتداد، دو بار به اعدام محکوم شد و این حکم در نهایت به ۱۲ سال زندان تغییر کرد.
فتحی گفت، حسینعلی نیری قاضی هر سه دادگاه او بود. او گفت که برای نخستین بار در سال ۶۲ حمید نوری را در اتاق اعدام در زندان اوین دید. شاهد به موارد متعدد شکنجه در دهه ۶۰، از جمله زدن ۳۵۰ ضربه کابل به کف پای و ضرب و شتم توسط حمید نوری در تونل مرگ اشاره کرد. او دو بار - پانزدهم و بیستوپنجم مرداد ۶۷ - به راهروی مرگ برده شد، اما هرگز در برابر هیات مرگ قرار نگرفت.
فتحی میگوید که در جریان اعدامها با ایرج مصداقی، نخستین شاهد پرونده، در بند دو بود. او موضوع پخش شیرینی و گفتن جمله «عاشورای مجدد مجاهدین» توسط حمید نوری در جریان اعدامها را تائید کرد و گفت: «حتما الان خودش [حمید نوری] هم یادش میآید.»
شاهد با اشاره به این که نوری به همراه لشگری فرم سوال و جواب او را پر کردند، یادآور شد که راهروی مرگ کاملا تحت کنترل لشگری، نوری، و ناصریان بود. او گفت که حدود ساعت ۱۱ شب سهشنبه ۱۱ مرداد ۶۷، به همراه روح الله - که بعدا اعدام شد - شاهد بلند کردن و انداختن اجساد در ماشین بودند و «تا ۳۰ جسد» را شمردند.
آقای فتحی همچنین از یک زندانی به نام کاوه نثاری نام برد که به علت بیماری صرع روی دوش زندانی دیگری برای اعدام برده شد. شاهد در اظهارات خود چندین بار به ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری فعلی ایران و دادستان وقت کرج، اشاره کرد. او درباره نحوه استفاده و دیدن اطراف از طریق چشم بند و طریقه مورس زدن نیز زندانیان توضیح داد.
از سوی دیگر، وکلای مدافع متهم که تلاش میکردند به موارد اختلاف میان شهادت شاهد در جلسه امروز و بازجوییهای انجام شده نزد پلیس بپردازند، مواردی مانند زمان وقوع اعدام افراد، تعداد برگههای امضاء شده در زندان، عدم شناسایی برخی عکسها توسط شاهد در بازجویی پلیس، و تفاوت روایت شاهد با نوشتههای ایرج مصداقی در کتابهایش، را مطرح کردند.
رمضان فتحی که از سال ۲۰۱۶ برای مدت پنج سال، هفتهای دو بار به روانشناس و مشاور مراجعه کرده است، گفت: «بدترین اتفاق در گوهردشت این بود که دوستانم اعدام شدند و من زنده ماندم. فکر میکنم به آنها خیانت کردم.»
جلسه بعدی دادگاه روز پنجشنبه ۲۵ شهریور (۱۶ سپتامبر) برگزار خواهد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر