۱۴۰۱ مهر ۲۹, جمعه

وخامت حال حسین رونقی در زندان؛ برادر او می‌گوید جان‌اش در خطر است


 حسین رونقی از ۲۱ روز پیش در بازداشت است.

برادر حسین رونقی می‌گوید که حال او وخیم و جانش در خطر است.

حسن رونقی جمعه ۲۲ مهر با انتشار توییتی از وخامت حال او خبر داد و نوشت: در طی تماس تلفنی با خانواده، به او گفته‌اند که شرایط حسین در زندان وخیم و خون بالا آورده است.

با گذشت بیش از بیست روز از بازداشت حسین رونقی فعال سیاسی، شرایط جسمی او وخیم گزارش شده است. گفته شده او بدون دارو و درمان در زندان است.

حسین رونقی فعال حقوق بشر، بیست و یک روز پیش به همراه وکلای خود پس از ضرب و جرح توسط مأموران در مقابل دادسرای اوین بازداشت و با آمبولانس به مکانی نامشخص منتقل شدند.

پیگیری خانواده حکایت از آن داشت که حسین در هنگام بازداشت هر دو پایش شکسته است.

پیشتر، احمد رونقی، در گفت‌وگو با بخش فارسی صدای آمریکا وضعیت فرزندش را «خیلی بد» توصیف کرد.

وی با بیان این که مقامات و ضابطان قوه قضاییه پاسخی به آن‌ها نمی‌دهند، تأکید کرد، حسین را «زیر شدیدترین شکنجه قرار می‌دهند» و «اطلاعات سپاه و آقای نصیرپور هم‌دست هستند و از آن‌ها دستور می‌گیرد و اصلاً انسانی برخورد نمی‌کنند. جان زندانیان در خطر است. جان حسین در خطر است و از سازمان ملل و حقوق بشر و دادگاه لاهه خواستارم به فوریت به داد حسین برسند، قصد این‌ها کشتن حسین است. »

پدر حسین رونقی به صدای آمریکا گفته است که حسین داراری بیماری‌های گوناگون از جمله بیماری کلیوی است. او تأکید کرد که «اگر کوچکترین مشکلی برای فرزند من به وجود بیاید، مسئول اطلاعات کشور، سپاه پاسداران، رئیس قوه قضاییه، دادستان تهران، و مجتبی خامنه‌ای و فرمانده کل قوا آقای خامنه‌ای هستند که باید جواب بدهند. قانون و عدالت اجتماعی در کشور ایران وجود ندارد و اجرا نمی‌شود.

زلیخا موسوی، مادر حسین رونقی نیز به صدای آمریکا گفت که این فشار‌ها برای گرفتن اعتراف اجباری از پسرش است و می‌خواهند او را مجبور کنند که بگوید «اشتباه کرده» است. خانم موسوی با اشاره به سرکوب اعتراضات مردمی، گفت «ایران مال مردم است» و «این‌ها که می‌خواهند مردم ایران را بکشند، این‌ها بروند! »

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

پخش اهنگ سرزمین مادری در تلویزیون صدای امریکا

  ای جان پناه خاطرات ای سرزمین ِ مادری خسته شدی از  این قفس ، از این همه دیکتاتوری  راهی نمونده تا طلوع ، تا اینکه ما  پیدا بشیم تا اینکه قط...